بی انصافی رامتوقف کنید، تازیانه های بی انصافی تان قامت ستبرجامعه رامجروح کرده است .

عده ای تادیروز به کنج خانه های خود خزیده بودند ودرخفا وپنهانی به تخریب انقلاب وارزشها وآرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی می پرداختند و بعد از فتنه 88 و دستگیری اربابانشان دیگر جرات پرداختن به مسائل سیاسی به صورت ظاهری ودرجمع عمومی نداشتند . نه اینکه مجرای قانونی و یا نهادی متعرض آنها باشد بلکه مردم دیگرعلاقه ای به سخنان بی پایه و اساس آنها نداشتند.

اوج فشارجمعی ازآنها درانتخابات مجلس نهم درشهرستان دشتستان بود. شخصی به عنوان نماینده جریان اصولگرایی وعدالتخواهی به میدان آمده که خود ، هیئتی وبسیجی بود وهمگان سوابق ارزشی، حامی محرومین ومستضعفان بودن و پاکدستی واعتبارخانوادگی اورا می دانستند . سید اهل معامله نبود ، اهل تساهل وتسامح نبود، اهل بازی های سیاسی وتکبرنبود، ازهمه مهمتر ولایت مداربود وهیچ کس دراین وادی نبود که ازعشق وعلاقه اوبه رهبری بی اطلاع باشد واین بزرگترین زنگ خطربرای عده ای به شمارمی رفت که می خواستند اگر شخص اصولگرایی هم پیروز کارزار انتخابات شود لااقل ازطیف منفعل اصولگرایی باشدکه بتوان به نوعی درکنار اوکار کرد ویا منافع اقتصادی وسیاسی عده ای راحفظ نمود .

موسوی نژاد ازاین جنس نبود حتی مخالفین منصف وی نیز به سلامت نفس وپاکدستی وصداقت او اذعان می کردند. چنین شدکه مردم دشتستان که اهل فهم ودانش بودنددر اوج شدیدترین تخریب ها و تهمت ها بانهایت بصیرت وآگاهی او را برگزیدند و تیرهای بد اندیشان برای زمین گیرکردن اودرعرصه انتخابات به خطارفت چون خداوند هرآنچه اراده کند همان خواهدشد وعمیقا معتقدیم که کلید دلها به دست خداوند است و مکر مکاران به خودشان بازگردانده می شود. "ومکروا ومکرالله والله خیرالماکرین"

این گروه اندک که به قول یکی از دوستان تعداد همه آنها به یک نفر هم نمی رسد، از لحظه ورود حجت الاسلام سیدمهدی موسوی نژاد به مجلس تاکنون نیز از هر حربه ای درجهت تخریب وجهه و شخصیت و سیاه نمایی خدمات و فعالیت های او استفاده کرده اند وهمواره به نوعی سعی وکوشش درجهت نامناسب نشان دادن تصمیمات و کرده های وی نموده اند وبه این وسیله سعی درخرد کردن جلوه های مثبت شخصیتی اونیز کرده اند.

امثال موسوی نژاد سرمایه های مرم هستند که باگذشت زمان وتحمل هزینه های فراوان امروز تبدیل به یک چهره توانمند ملی شده اند. چه کسانی وباچه اهدافی سعی درمنزوی کردن وخارج ساختن او ازگود سیاست می کنندوچه اهدافی را دنبال می کنند؟

1-    عده ای ازحامیان تندروی جریان اصلاح طلبی درسطح استان بوشهر وشهرستان دشتستان، که موسوی نژاد واندیشه های ولایت مدارانه وارزش گرایانه اورا برنمی تابند چون می دانند که تااین شخص دراستان مسئولیت وتریبونی دراختیار داشته باشد نخواهدگذاشت که بامبانی واعتقادات وارزش های انقلاب اسلامی وخون شهدا بازی شود.اجازه نمی دهد تئوری پردازان ضدولایت فقیه، نظریات وایده های خود را به راحتی بیان واجراکنند.

هیچ کس روشنگری های وی رادرهشت ساله دوره اصلاحات فراموش نکرده والبته فراموش شدنی هم نیست . حمایت ازآرمان های نظام مقدس اسلامی وخون شهدا وکیان ولایت چون برگ زرینی دردفتر حیات اوثبت وضبط می باشد . طبیعی است عده ای ازحامیان فتنه 88 دل خوشی از او نداشته باشند وهمواره سعی درتخریب وی کنند .

2-    دومین گروه عده ای منفعت طلب ونان به نرخ روز خور بودند که چون باسوابق وروحیات سیدمهدی موسوی نژاد آشنایی داشتند علاقه ای به حضور وی در مجلس در ردای نمایندگی مردم دشتستان نداشته وندارند وهم اکنون نیز به جبهه گیری بامواضع مختلف این نماینده ویاتحریف این دیدگاهها می پردازند.

3-    سومین گروه اشخاصی بودند که کینه های شخصی وعداوت های فراوانی چشمانشان رابسته بود وفقط به دنبال آرام کردن آتش درونی خودباحذف موسوی نژاد بودند که موفق نشدند. ولی هرگز گمان نکنید که این صداها آرام شده باشد بلکه مضغول طرح وتهیه سناریوهای جدید درجهت انزوا وحذف این نمانده مجلس هستند.

 

 

هر روزه اتهامات جدیدی برعلیه نماینده مردم دشتستان درمجلس شورای اسلامی مطرح شده ومی شود ومحافل عمومی وجمعی عوام وجمعی ازخواص جهت داده شده بصورت خواسته یا ناخواسته بانقل زبان به زبان برای تحریف آن تلاش می کنند.

1-    گاهی از امضای نامه به شورای نگهبان درمورد آقای هاشمی صحبت به عمل می آورند تاشاید ازآب گل آلود ماهی بگیرند ودرجریانات پیش آمده به نوعی موجبات کمترشدن محبوبیتش رافراهم آورند درحالی که در امضاء این نامه بیش ازنیمی ازنمایندگان نقش داشتند ودراین میان نام عده ای از اصلاح طلبان هم مشاهده می شد درحالی که قانونا نماینده دشتستان نیزدر اظهارنظرهای خود آزاداست ونیازی به پاسخگویی ندارد وشرعا نیزدرصورت اشتباه یاصحت عمل خود درروزقیامت پاسخگوی اعمال خوددرمحضر ددگاه عدل الهی است.

آیادرهمه شهرستان هایی که نمایندگان آنهادرامضای این نامه نقش داشتند چنین هجمه سنگینی برعلیه آنها ایجادشد؟ قطعا اینگونه نیست. تنها نمادمقدسی که برای مردم تابو محسوب می شود مقام منیع ولایت است ولاغیر. پس کسانی که حمایت ازآقای هاشمی دراستان وشهرستان مابرعلیه نماینده دشتستان هجمه وارد می کنند چه کسانی بودند؟ آیا دلسوزان آقای هاشمی بودند ویا علاقمندان به آگاهی بخشی مردم بودند؟ خیر، اینان کسانی هستند که ازهر ابزاری گیومتینی ساخته اند تاگردان موسوی نژاد واندیشه های ناب اسلامی وعدالتخواهی اورا قطع کنند غافل ازآنکه مردم آگاهند وخداوند برهمه امورآگاه است.

مردم، موسوی نژاد را می پسندند وچون نسبت به او اقبال عمومی وجوددارد پس باید پیکان تیز ناجوانمردی و بداخلاقی رادرمورد اواعمال کرد تااقبال مردم نسبت به او کمرنگ وعشق مردم به او بی رمق شود. به طور یقین موسوی نژاد هم برای هراقدام خود پاسخی قانع کننده برای مردمش دارد که دروقت مقتضی زبان خواهدگشود وبه بی رحمی هایی که درقبال اوشده است پاسخ خواهدداد.

2-    عده ای از مغرضین که تنهاانتقادکردن برایشان مسئله است نه دلایل آن، حمایت آقای موسوی نژاد از دکترجلیلی درصحنه انتخابات را خلاف اصل نمایندگی می دانند. آیا این سوال پایگاه وجایگاهی نزد عقلا دارد؟

وآیا پذیرفته شده است که نمایندگان مردم به عنوان رجال سیاسی بایدفاقد دیدگاه درآوردگاه بزرگ انتخابات ریاست جمهوری ویا بزرگترین میدان سیاسی کشور باشند؟ و یاداشتن اصل تفکرسیاسی برای نماینده خالف مقتضای نمایندگی است ویااینکه حمایت یک نماینده ازیک تفکر وایده سیاسی چه ضرری رامتوجه مردم حوزه انتخابیه اش می کند؟ چون پرواضح وآشکاراست که مردم هرحوزه انتخابیه بیش ازهرکس به ایده سیاسی نماینده خودآشناهستند. تفکر دراین مقوله به شدت تصمیمات جهت داده شده ای رادرباب اینکه عده ای به دنبال فرصت جهت تخریب حجت الاسلام والمسلمین موسوی نژاد وایجادفرصتی برای خود و یادوستانشان راتقویت می کند.

به طوریقین موسوی نژاد هم چون همه مردان عرصه سیاست بایددرجهت رشد وسازندگی خود درمورد عملکردی که به عنوان نماینده داشته است موردنقد قراربگیرد و به شدت هم نقدشود ولی شایسته وزیبنده نیست که درجهت رسیدن عده ای به مطامع شخصی خود بی رحمانه نماینده مردم درمجلس درباب مسائل جزیی موردنقدچالشی و بی پایه واساس قرارگیرد وبه نوعی با جو روانی سنگین رسانه سعی درازمیدان به درکردن خادمان مردم نمایید.

باورکنید بداخلاقی وبی انصافی امروز آفت بزرگ اخلاق مداری به عنوان رسالت اصلی رسانه است، تازیانه های بی انصافی قامت ستبر جامعه رامجروح کرده است. چالش های مغرضانه رامتوقف کنید ونقدهای سازنده ارائه دهید تا گلبرگ های امید درروح وتن جامعه بارور شود./